دیروز که تو وبلاگ پست نزاشته بودم  کلی پنچر بودم. راستش نه مشغله ی کاری داشتم نه هیچی! همینطوری پست نزاشتم گفتم ببینم چی میشه! ولی واقعا روی من اثر داشت و تا شب دپرس بودم و همش فک میکردم چیزی گم کردم. از بس به نوشتن و گشتن تو وبلاگم عادت کرده بودم یه روز نوشتن ناراحتم کرده بود. با اینکه وبلاگم خالی از هر ادمی هست:) اما اونقدر دوسش دارم که با یه دنیا عوضش نمیکنم. چون عین یه دوست نزدیک شده برام!
داشتم به این فکر میکردم دلبستگی و وابستگی چقد زود اتفاق میوفته برای ادم. خیلی زود و بی سرو صدا! اروم و ساکت ریشه میدوونه تو جونت! بعد که کمی زمان گذشت. تازه میفهمی که چه خبره! چه اتفاقی افتاده. منم با اینکه یه هفته نیست این وبلاگو باز کردم ولی، اوقدرررر وابسته و دلبسته ش شدم که وقتی دیروز چیزی ننوشته بودم حالم اصلا خوب نبود:(
تا باشه از این وابستگی های خوشگل موشگل:)

روزاتون به کامتون❤


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها